می دونی من کی هستم ...
درباره محمد گنجی
از سال 1369 تدریس فیزیک رو شروع کردم دربیش از 20 شهر درس دادم و تعداد خیلی زیادی دانش آموز در سطوح مختلف داشتم.
- 20 شهردر نقاط مختلف ایران درس دادم
- 32 کتابکنکور و کمک درسی نوشتم
- با بیش از 200مرکز آموزشی همکاری کردم
- بیش 40 هزاردانش آموز داشتم
نظرات بچه ها رو پایین همین صفحه بخونید!
قسمتی از ...
سوابق کاری محمد گنجی.
در طی این سالها حضور فعال در بخش آموزش کشور و مخصوصا کنکور داشتم.
راه اندازی و تاسیس موسسه آموزشی
کتاب های من
شهرهایی که درس دادم
روش تدریس من
روش تدریس من همیشه متناسب با دانش آموزهام تغییر می کنه. معمولا اولا کاملا تشریحی درس می دم و یه سری تست و مسئله ی پایه حل می کنم.بعد میرم سراغ تست زدن . در موقع تست زدن یه راه عادی و فرمولی حل می کنم و یه راه باهوشانه!
راه باهوشانه چیه ؟
راه باهوشانه خیلی چیز عجیب غریبی نیست! بر پایه ی استدلال و استفاده از چیزهایی که بلدید پیش میرم. یعنی سعی می کنم اطلاعاتی که دارید رو قابل استفاده کنم.در این روش از تناسب ، تصاعد ، مثلث و دایره زیاد استفاده می کنیم. سعی می کنیم خوب فکر کنیم . تجزیه و تحلیل کنیم . استدلال کنیم و نتیجه بگیریم.اونایی که نمی دونن ما چی کار می کنیم می گن فیزیک باهوشانه مال باهوش هاست و افراد عادی نمی تونن بخونن!!! اصلا اینطور نیست! فیزیک باهوشانه راه ساده برای همه ی بچه هاست.
طراحی کنکور آزمایشی
در طراحی سوالات کنکور های آزمایشی هم مدتی حضور داشتم . اما بنا به دلایل باهوشانه این کار رو دوست ندارم و ادامه ندادم. اما در تحلیل سوالات کنکورهای مختلف و جلسات پاسخگویی به سوالات کنکور حضور دارم.
زندگی
محمد گنجی
متولد 1351 در تهران . متاهل و یه پسر دارم به نام ارشیاتا 6 سالگی تهران بودیم .
بعد به خاطر کار پدرم که مرغداری و گاوداری داشت ، رفتیم رجایی شهر (گوهردشت) کرج زندگی کردیم .دوران ابتدایی در دبستان قائم ( مهدس ارجمند ترقی سابق ) گوهردشت بودم.
دوران راهنمایی در مدرسه حمزه ( هوشیدری ) گوهردشت بودم.بعد به کرج نقل مکان کردیم و در دبیرستان دهخدا به کارم ادامه دادم.
سال 1369 کنکور دادم و برق الکترونیک تبریز قبول شدم . اما نرفتم دانشگاه !!!!سال 1370 دیگه کنکور سراسری نتونستم بدم و دانشگاه آزاد شرکت کردم .
باز الکترونیک قبول شدم اما تغییر رشته دادم و رفتم فیزیک کاربردی گرایش حالت جامد خوندم.از سال 1370 تدریس خصوصی در تهران رو شروع کردم .اونموقع خُب محمد گنجی یه دانشجو بود .فیزیک ریاضی و زبان درس می دادم.اما کم کم فقط فیزیک باهوشانه درس دادم.
اگه دوست داشتی
با من در تماس باش
در مورد مسائلی که داری و فکر می کنی من می تونم کمکت کنم ، صحبت کن . در اولین فرصت بهت جواب می دم.
دعوا برای اینکه میزهای جلو بشینیم. 😅
ذوق و شوق برای شروع کلاستون
آموزش آشپزی گفتین چندسال دیگه ازدواج کردین از لنگ مرغ نگیرین بندازین تو آب بپزه 🤣🤣🤣ی کتاب آشپزی بود اون معرفی کردین بخونیم😅😅
داشتم هنوز به اسم کتاب فکر میکردم🤣🤣
خدا حفظتون خاطرات خوبی برامون گذاشتین از کلاس کنکورا💝💝
مدرسه ملاصدرا افسریه
من هیچوقت یادم نمیره اینو که بلند خندیدم ، مشاورمون گفت دختر باید سنگین باشه
شما گفتید وزنه ببند به خودت سنگین شی 😂😂😂
مشاور رفت تو افق محو شد ...
خاطرات زیاد و خوب💕
اینقدر زیاد بودن ک یه دفترچه همراهم داشتم خاطرات و تیکه کلماتونو مینوشتم ک هیچ وقت یادم نره
یکیش این بود ک اون موقع 206 داشتین و یه بار صبح سویچ تونو دادین ب من ک براتون نگه دارم
حالا الان ک فک میکنم کار خاصی نبود ولی اون موقع خیلی خوشحال شدم😅یه عکس 3 در 4 هم تو کیف پولتون داشتین ک برای نوجونی تون بود
همیشه هم سر کلاستون دعوا بود کی جلو بشینه
منم کلا همیشه جلوترین بودم چون چشمم ضعیف بود😁😎
ولی ما که باهوشیم این کارو نمیکنیم😄
گچ پرت کردنتون😁